اگر فردی از شما بخواهد تا علت علاقه تان را به این سریال ها برایش توضیح دهید و شما مثل همیشه سعی کنید تا چکیده تجربه خود را از تماشای فیلم ها در تعریف کردن پلات و سرگذشت داستانی کاراکتر ها خلاصه کنید، حتما فکر مرموزی به سراغتان خواهد امد، که چرا احساس می کنم تمام ماجرا در این تولیدات سرگذشت روایی این شخصیت ها نبوده است، زیرا اگر پلات را دنبال کنم که بازتولید دقیق همان کلیشه های coming of age movie و high school movie هستند.
ادامه مطلبدو تز درباره محدودیتهای فلسفه: مارکس و اسپینوزا
در چند ماه گذشته، درست قبل از موج اخیر اعتراضات دانشجویی (در آمریکا که در ادامه در موردش خواهم نوشت)، خودم را گرفتار حالتی از افسردگی دیدم که بهجرأت میتوانم بگویم بیشتر ناشی از شکاف نظریه و عمل است. داستان از این قرار است که تمام روز، یا دستکم بخشی از روز، وقتمان را صرف خواندن کتاب میکنیم و وارد بحثهایی میشویم درباره اینکه دنیا چطور کار میکند و چطور میتوان تغییرش داد.
ادامه مطلبگذشته را با خشم بنگر
جان آزبُرن در سال۱۹۲۹ در لندن به دنیا آمد. پیشه اش را با بازیگری در کُمپانی های رِپِرتوری محلی در سال ۱۹۴۸ آغاز کرد. او پیش از نگارش “گذشته را با خشم بنگر” (۱۹۵۶)، سه نمایشنامه به صورت مشترک نگاشته بود. این نمایشنامه موجب احیایِ کاملِ هنرِ نمایش بریتانیا شد و به رواج اصطلاحِ «مردان جوان خشمگین» کمک کرد که در واقع ارجاع داشت به تعدادی از نویسندگان بریتانیایی دهه ی۱۹۵۰.
ادامه مطلب