دو تز درباره محدودیت‌های فلسفه: مارکس و اسپینوزا

در چند ماه گذشته، درست قبل از موج اخیر اعتراضات دانشجویی (در آمریکا که در ادامه در موردش خواهم نوشت)، خودم را گرفتار حالتی از افسردگی دیدم که به‌جرأت می‌توانم بگویم بیشتر ناشی از شکاف نظریه و عمل است. داستان از این قرار است که تمام روز، یا دست‌کم بخشی از روز، وقتمان را صرف خواندن کتاب می‌کنیم و وارد بحث‌هایی می‌شویم درباره اینکه دنیا چطور کار می‌کند و چطور می‌توان تغییرش داد.

ادامه مطلب

گذشته را با خشم بنگر

جان آزبُرن در سال۱۹۲۹ در لندن به دنیا آمد. پیشه­ اش را با بازیگری در کُمپانی­ های رِپِرتوری محلی در سال ۱۹۴۸ آغاز کرد. او پیش از نگارش “گذشته را با خشم بنگر” (۱۹۵۶)، سه نمایشنامه به صورت مشترک نگاشته بود. این نمایشنامه موجب احیایِ کاملِ هنرِ نمایش بریتانیا شد و به رواج اصطلاحِ «مردان جوان خشمگین» کمک کرد که در واقع ارجاع داشت به تعدادی از نویسندگان بریتانیایی دهه­ ی۱۹۵۰.

ادامه مطلب

دموکراسی و سیاست کمینه: تفاوت سیاسی و نتایجش

        تفاوت سیاسی می‌توان رد تمایزگذاری مفهومی میان «سیاست» و «امر سیاسی» (یا la politique و le politique) را، در متون فرانسوی، تا «تناقض سیاسی»[۱] پل ریکور پی گرفت؛ اما بازپدیدار شدن نیرومندانه آن به دهه ۸۰ و زمانی برمی‌گردد که چندین فیلسوف‌ – از جمله ژان فرانسوا لیوتار، کلود لفور، آلن بدیو، ژاکوب روژینیسکی، ژاک رانسیر …

ادامه مطلب