بایگانی برچسب: فلسفه عملی

آزادی حقیقی: گذر از سخت‌کیشی

دین و سیاست در نگاه اسپینوزا جدایی‌ناپذیرند. منظور از این سخن تأییدِ قانون‌گذاری دولت در حیطهٔ مسائل دینی نیست. در فصل قبل نقد اسپینوزا را به چنین موضعی دیدیم. دین از نظر اسپینوزا یکی دیگر از راه‌های اثرگذاری و اثرپذیری برای مردم است. در نتیجه، دین را باید از همان دریچه‌ای نگریست که...

ادامه مطلب

آزادی حقیقی: بدن سیاسی

به‌نظر شما می‌شود در لحظهٔ اوّلی که وارد اتاقی می‌شوی بلافاصله «خُلق» حُضّـار دستت بیاید؟ آیا می‌توان وارد اتاقی شد و همان ابتدا فهمید که افراد شادند یا ناراحت؟ آیا چنین درکی الزاماً بعد از دقیق شدن و سبک-سنگین کردن به‌دست می‌آید، یا نه، ما به‌سادگی در همان گام اوّل آن را «حس می‌کنیم»؟...

ادامه مطلب

آزادی حقیقی: فلسفهٔ عملی اسپینوزا

اصرار اسپینوزا بر این مدعا که فهمِ لازم برای رهایی فرد از بندگی ربط وثیقی به ضرورت‌ دارد، در نگاه نخست مسئله‌دار نیست. طبعاً ما انتظار داریم که فیزیک‌دان‌ها، ریاضی‌دان‌ها و زیست‌شناس‌ها ارتباط‌ ضروری میان رویدادها را ردیابی کنند، حتی اگر همواره شناخت‌شان برای تحقق این امر...

ادامه مطلب

آزادی حقیقی: توازی ذهن و بدن

سیمپسون‌ها قبل از اینکه به مجموعهٔ مستقلی تبدیل شود، سری انیمیشن‌های کوتاهی بود که به‌صورت بخشی از برنامهٔ دیگری پخش می‌شد. در همان اول‌زمانی که سیمپسون‌ها معرفی شدند، یک‌بار پسرِ کوچکِ هومر قبل از خواب از او می‌پرسد «پدر، ذهن چیه؟...

ادامه مطلب

آزادی حقیقی: گزارش مفقودی خود

در قسمت «نازیِ سوپ» از کمدی ساینفلد، جِری {از شخصیت‌های اصلی کمدی} دوست‌دختر تازه‌ای پیدا کرده است. آنها به‌طرز غریبی همدیگر را «شموپی» صدا می‌کنند و مرتباً درباره‌ی اینکه کدامشان شموپی واقعی است حرف می‌زنند. این رفتار آنها شدیداً روی مخ دوستانشان...

ادامه مطلب

آزادی حقیقی: به عشق چه‌ربطی دارد؟

در اپیزود «پرونده‌های اسپرینگ‌فیلد» در کارتون سیمپسون‌ها که خودش شوخی‌ای با شوی پرونده‌های ایکس است، هومر خیال می‌کند یک فرازمینی مشاهده کرده. در صحنه‌ای که اوج داستان است، کُل شهر جمع شده‌اند که آدم فضایی را ببینند که متوجه می‌شوند موجود مورد نظر درواقع آقای بِـرنز، صاحب نیروگاه...

ادامه مطلب