بایگانی برچسب: اسپینوزا

دو تز درباره محدودیت‌های فلسفه: مارکس و اسپینوزا

در چند ماه گذشته، درست قبل از موج اخیر اعتراضات دانشجویی (در آمریکا که در ادامه در موردش خواهم نوشت)، خودم را گرفتار حالتی از افسردگی دیدم که به‌جرأت می‌توانم بگویم بیشتر ناشی از شکاف نظریه و عمل است. داستان از این قرار است که تمام روز، یا دست‌کم بخشی از روز، وقتمان را صرف خواندن کتاب می‌کنیم و وارد بحث‌هایی می‌شویم درباره اینکه دنیا چطور کار می‌کند و چطور می‌توان تغییرش داد.

ادامه مطلب

آزادی حقیقی: گذر از سخت‌کیشی

دین و سیاست در نگاه اسپینوزا جدایی‌ناپذیرند. منظور از این سخن تأییدِ قانون‌گذاری دولت در حیطهٔ مسائل دینی نیست. در فصل قبل نقد اسپینوزا را به چنین موضعی دیدیم. دین از نظر اسپینوزا یکی دیگر از راه‌های اثرگذاری و اثرپذیری برای مردم است. در نتیجه، دین را باید از همان دریچه‌ای نگریست که...

ادامه مطلب

انتقادی و بالینی

آزمون‌گری به ما رخصت می‌دهد تا به کارکرد بالینی هنر ورود کنیم. نقد از دو منظر بالینی است: هنر به یک آزمون‌گری بالینی از مواضع حیاتی بدل می‌شود، در حالی‌که یک نقد، گفتاری دربارۀ اثر هنری به‌شمار می‌آید که سرزندگی و سرعت‌اش را تشخیص می‌دهد...

ادامه مطلب

آزادی حقیقی: بدن‌های متحرک

تا اینجا دانستیم که معنای آزادی برای اسپینوزا چیست، پس می‌توان به‌سراغ مسائل عملی‌تر رفت. ولی پیش از آنکه چنین موضوعاتی را حتی به‌طور گذرا بررسی کنیم باید با برداشت اسپینوزا از بدن آشناتر شویم تا بتوانیم با ذهنی روشن‌تر دربارهٔ شیوه‌های برهم‌کنشِ بدن‌ها بیندیشیم...

ادامه مطلب

آزادی حقیقی: فلسفهٔ عملی اسپینوزا

اصرار اسپینوزا بر این مدعا که فهمِ لازم برای رهایی فرد از بندگی ربط وثیقی به ضرورت‌ دارد، در نگاه نخست مسئله‌دار نیست. طبعاً ما انتظار داریم که فیزیک‌دان‌ها، ریاضی‌دان‌ها و زیست‌شناس‌ها ارتباط‌ ضروری میان رویدادها را ردیابی کنند، حتی اگر همواره شناخت‌شان برای تحقق این امر...

ادامه مطلب

آزادی حقیقی: توازی ذهن و بدن

سیمپسون‌ها قبل از اینکه به مجموعهٔ مستقلی تبدیل شود، سری انیمیشن‌های کوتاهی بود که به‌صورت بخشی از برنامهٔ دیگری پخش می‌شد. در همان اول‌زمانی که سیمپسون‌ها معرفی شدند، یک‌بار پسرِ کوچکِ هومر قبل از خواب از او می‌پرسد «پدر، ذهن چیه؟...

ادامه مطلب

آزادی حقیقی: تصویر کلان

برای اینکه بتوانیم خوب درک کنیم که فهم چطور به ما کمک می‌کند تا از بندگیِ عللِ بیرونی رها شویم، باید برای ساعتی کار مفهومی سنگین آماده شویم، و چندین گام به عقب برداریم تا تصویر کلان در دیدمان قرار بگیرد؛ دقیق‌تر اینکه، بتوانیم بزرگترین تصویرِ قابل‌تصور را ببینیم...

ادامه مطلب

آزادی حقیقی: گزارش مفقودی خود

در قسمت «نازیِ سوپ» از کمدی ساینفلد، جِری {از شخصیت‌های اصلی کمدی} دوست‌دختر تازه‌ای پیدا کرده است. آنها به‌طرز غریبی همدیگر را «شموپی» صدا می‌کنند و مرتباً درباره‌ی اینکه کدامشان شموپی واقعی است حرف می‌زنند. این رفتار آنها شدیداً روی مخ دوستانشان...

ادامه مطلب

آزادی حقیقی: به عشق چه‌ربطی دارد؟

در اپیزود «پرونده‌های اسپرینگ‌فیلد» در کارتون سیمپسون‌ها که خودش شوخی‌ای با شوی پرونده‌های ایکس است، هومر خیال می‌کند یک فرازمینی مشاهده کرده. در صحنه‌ای که اوج داستان است، کُل شهر جمع شده‌اند که آدم فضایی را ببینند که متوجه می‌شوند موجود مورد نظر درواقع آقای بِـرنز، صاحب نیروگاه...

ادامه مطلب

آزادی حقیقی: دانایی و رستگاری 

دوره‌ای که در شیکاگو زندگی می‌کردم، رفتارهای خشنی در رانندگی من شکل گرفت که مایهٔ تأسف بود. انگار هر جا با ماشینم می‌رفتم با راننده‌های ناشی یا بی‌ملاحظه و بی‌کفایت محاصره می‌شدم. با رانندگی در هر قسمتی از شهر وادار می‌شدم از انواع الفاظ و...

ادامه مطلب