چکیده: متن حاضر نقطهی اتصالی فراهم میکند بین سه چهره: فئودور داستایوفسکی، والتر بنیامین و جورجو آگامبن. آنچه هر سهی این متفکران را به هم پیوند میدهد – دستکم در متن کنونی- از دغدغهی تفاوت امر انسانی با امر حیوانی برمیخیزد. آثار داستایوفسکی به ویژه برادران کارامازوف...
ادامه مطلبترجمه
گذار از دورهی پساکار به دورهی پساسرمایهداری؟ بحث در باب درآمد پایه و مبارزه برای رسیدن به شکلهای بدیل بازتولید اجتماعی
قصد ما در این مقاله به چالشکشیدن این مدعاست که خودکارسازی تولید و پرداخت درآمد پایه میتواند راه گذار از جامعهی پساکار به جامعهای پساسرمایهداری را هموار کند. چنانکه نشان خواهیم داد، این دورنما که عمدتاً در آثار پل میسون، نیک سرنیک...
ادامه مطلبآزادی حقیقی: تصویر کلان
برای اینکه بتوانیم خوب درک کنیم که فهم چطور به ما کمک میکند تا از بندگیِ عللِ بیرونی رها شویم، باید برای ساعتی کار مفهومی سنگین آماده شویم، و چندین گام به عقب برداریم تا تصویر کلان در دیدمان قرار بگیرد؛ دقیقتر اینکه، بتوانیم بزرگترین تصویرِ قابلتصور را ببینیم...
ادامه مطلبچرا کارگران بهپا نمیخیزند؟
یادداشت مترجمان: شکافهای درونی طبقه کارگر همواره یکی از مهمترین موانع برای سازمانیابی طبقه کارگر بودهاند. شکافهایی همچون جنسیت و نژاد (در مورد ایران قومیت) همواره از ابزارهای مهم در حفظ نابرابری دستمزدی بودهاند. هاوارد بوتوینیک نویسنده کتاب نابرابریهای مزمن...
ادامه مطلبزنده باد کمون؟ قیام طبقه کارگری که دنیا را به لرزه در آورد
مقدمه مترجم: یادآوریها همواره بخشی از وفادارای به جنبشها و انقلابها است، خواه یک انقلاب توانسته باشد به موفقیت دست یابد و پیروز میدان شود و یا اینکه شکست خورده و در هم کوبیده شود. در میان یادآوری شورشها همواره آنانکه سرکوب شدهاند بیشتر ماندگارند تا آنانکه موفق شدهاند...
ادامه مطلبهوبو آنامولوس [هوبوی بیهنجار]: طبقه، اقلیتها و ابداع سیاسی در جنبش کارگران صنعتی جهان (IWW)
در این مقاله بنا دارم به نحوهی ابداع سیاست اقلیت در میان جنبش کارگران صنعتی جهان بپردازم. برخلاف گرایش غالب در نظریههای اجتماعی و فرهنگی متاخر که طبقه و تفاوت را دو مقوله جدا از هم تلقی میکنند، استدلال من این است که جنبش «کارگران صنعتی جهان» دقیقاً از طریق صورتبندی...
ادامه مطلبعبور از کار اجباری به کار خلاق
مارتینا تازیولی: مایلم با پرسشی کلی دربارهی کارتان آغاز کنم. نظریهپردازی شما دربارهي درآمد پایه چه ارتباطی با تاملاتتان در باب بی ثباتکاری و ظهور بیثباتکاران یا پریکاریا در مقام یک طبقه دارد؟ ...
ادامه مطلبزمانِ بحرانها (و گیلاسها) – بخش سوم و پایانی
بحران، در جلد نخست، اولین تعیّن مفهومی خود را در تفکیک سپهر تولید از سپهر گردش پیدا میکند. جلد دوم، این مفهوم را با تعّین خاصی از فرآیند گردش غنی میکند: قطع همآهنگیِ برگشتهای سرمایهی ثابت و سرمایهی در گردش. جلد سوم، تعیّن مشخصتری را از پیوند بحران با...
ادامه مطلبزمانِ بحرانها (و گیلاسها) – بخش دوم
بحران در گروندریسه به سه طریق طرح میشود، یکبار از طریق واقعیت تجربهشدهی بحران اقتصادی آمریکا در سال 1857، بار دیگر بهواسطهی شرایط عام امکان وقوعشان و، در نهایت، به نحو استعاری در قالب جنون و دردِ انشقاق...
ادامه مطلبزمانِ بحرانها (و گیلاسها) – بخش اول
تلقی مارکس از بحرانها همچون تلقی او از طبقات است. او تعیّنات هر دو را در وجوه متفاوت منطق سرمایه نشان میدهد: فرایند تولید، گردش، و بازتولید سرمایه. مارکس نظریهای ایجابی، منسجم، و خاتمهیافته در باب بحران را صورتبندی...
ادامه مطلب