بایگانی برچسب: زمان

پس می‌ماند که: از خطوط تیره، دو نقطه‌ها و پرانتزها: گلشیری، رئالیسم شبح‌گون، و تأنیث تذکر تحشیه‌ای بر قصۀ «شب شک» گلشیری

این نوشته یک آزمایش است. دست خواننده را مثل خرمگسی سمج یا منتقدی چموش سفت می‌چسبیم و کشان‌کشان به سوی میز تشریحش می‌بریم (از هر چه بگذریم، خون منتقد لامحاله آلودۀ خون سقراط، آن خرمگس اعظم، است). با اصرار و الحاح و البته مبلغی ارعاب وادارش می‌کنیم آزمایش محال ما را...

ادامه مطلب

فصل دوم پروست و نشانه‌ها نشانه و حقیقت

رمان در جست‌وجوی زمان از دست رفته، درواقع، گونه‌ای جست‌وجوی حقیقت است. اگر «در جست‌وجوی زمان از دست رفته» نامیده می‌شود، دلیلش فقط این است که حقیقت نسبتی ذاتی با زمان دارد. چه در عشق، و چه در طبیعت یا هنر، مسئله نه لذت، بلکه حقیقت است...

ادامه مطلب

پادکست: لوکاچ، زمانمندی، پرولتاریا

توضیح مترجم: این متن ترجمه‌ی بخشی از فصل سوم کتاب محرومیت از جهان نوشته‌ی فرانک فیشبک است. در متن  «ژیژک و سرمایه‌داری»  نوشته‌ی متیو شارپ و جف بوشه (ترجمه‌ی خانم مریم تقوی) که هفته‌ی گذشته در سایت دموکراسی رادیکال منتشر شد، ضمن نقد کوشش‌های ژیژک برای نظرورزی درباره‌ی سرمایه‌داری...

ادامه مطلب

لوکاچ، زمانمندی، پرولتاریا

توضیح مترجم: این متن ترجمه‌ی بخشی از فصل سوم کتاب محرومیت از جهان نوشته‌ی فرانک فیشبک است. در متن «ژیژک و سرمایه‌داری» نوشته‌ی متیو شارپ و جف بوشه (ترجمه‌ی خانم مریم تقوی) که هفته‌ی گذشته در سایت دموکراسی رادیکال منتشر شد، ضمن نقد کوشش‌های ژیژک برای...

ادامه مطلب