بایگانی برچسب: حامد موحدی

پاتولوژی‌های اجتماعی، نقد و انقلاب

شاید پیش از هر چیز، باید از تجربه‌ی سنگین و هولناک این روزها گفت، از خیابان  و فشار غلیظ و نیرومندش به سینه و گلویمان. البته هر تلاشی برای گفتن و نوشتن درجا هرز می‌رود. پیچ کلمات در هیچ مهره‌ی واقعیتی گیر نمی‌کند و فقط هرز می‌چرخد...

ادامه مطلب

رویداد ژینا

مرگ ژینا یک رویداد بود. رویداد همواره به امر نو گشوده است و نسبت‌های مقوم اکنون را به‌هم می‌ریزد. با به هم ریختن این نسبت‌ها واقعیت جدیدی ساخته می‌شود، جهان جدیدی گشوده می‌شود و سوژه‌های جدیدی تقویم می‌یابند. رویداد همواره ما را غافلگیر می‌کند، از قوانین پیش‌بینی‌پذیر می‌گریزد...

ادامه مطلب

فیلم «ماجرا»ی آنتونیونی و مفهوم «زمان-تصویر» نزد دلوز

یادداشت مترجم: فیلم ماجرا در جزیره‌ای اتفاق می‌افتد که در آن «آنا» به‌نحوی رازآلود گم می‌شود. جست‌وجوی شخصیت‌ها در جزیره استیصال آن‌ها را در زمان و مکان نشان می‌دهد، اما این استیصال فقط استیصالی "در" زمان و مکان نیست، بلکه...

ادامه مطلب

دربارهٔ تا: لایب‌نیتس و باروک

پرسش: شما همواره گفته‌اید که فلسفه‌ورزی معادل است با کار کردن روی مفاهیم-همان‌طور که مثلاً کسی روی یک تکه چوب کار می‌کند-و تولید مداوم مفاهیم جدیدی که برای رویارویی با مسائل واقعی می‌توانند به‌کار گرفته شوند. مخصوصاً، مفهوم «تا» به‌نظر ...

ادامه مطلب

آدورنو: شیءوارگی و امکان نقد

«زندگی اشتباه را نمی‌توان به‌درستی زیست.» این جمله‌ی آدورنو در کتاب اخلاق صغیر، به یکی از نمادهای منفی‌گرایی در تفکر آدورنو تبدیل شده است. این منفی‌گرایی به این معناست که در جامعه و جهان کنونی که جز شر چیز دیگری به ما هدیه نمی‌دهد، دست پیدا کردن به تجربه یا حتی دانشی از...

ادامه مطلب

پادکست: اندیشیدن با اسپینوزا و دلوز در اثنای فاجعه

دموکراسی رادیکال: متن حاضر مقدمه‌ی مترجم فارسی بر مجموعه درسگفتارهای ژیل دلوز در مورد اسپینوزاست که به زودی با عنوان «جهان اسپینوزا» توسط نشر نی منتشر خواهد شد. «شعر سرودن پس از آشویتس بربریت است». این طعنه‌ی آدورنو هنوز گریبان ما را رها نکرده است...

ادامه مطلب

اندیشیدن با اسپینوزا و دلوز در اثنای فاجعه

دموکراسی رادیکال: متن حاضر مقدمه‌ی مترجم فارسی بر مجموعه درسگفتارهای ژیل دلوز در مورد اسپینوزاست که به زودی با عنوان «جهان اسپینوزا» توسط نشر نی منتشر خواهد شد. «شعر سرودن پس از آشویتس بربریت است». این طعنه‌ی آدورنو هنوز...

ادامه مطلب