مقدمهی مترجم: نخستین جملات میشل فوکو در «درس افتتاحی»اش در کولژ دُ فرانس («نظم گفتار») را به خاطر داریم، آنجا که از یک «صدا» سخن میگوید: «دلم میخواست درمییافتم که، در لحظهی سخنگفتن، صدایی بینام، پیش از من، بلند شده است، و مرا کاری نیست جز آنکه...
ادامه مطلببایگانی برچسب: پدیدارشناسی
سرمایهداری، سوبژکتیویته، اسکیزوفرنی
توضیح نویسنده: چرا بهجز بخشهایی محدود از طبقهی کارگر، بخش اعظم اعضای این طبقه با اینکه به منافع خود آگاهاند، چنان رفتار میکنند که گویی آگاه نیستند، یعنی این آگاهی در عملشان مندرج نیست، طوری که انگار بر حسب آگاهیای دیگر عمل میکنند، تا جایی که حتا تعلق خود به طبقهی کارگر را...
ادامه مطلبپدیدارشناسی رویداد: انتظار و غافلگیری
آیا اگر فلسفه همچنان بهشکل سنتی آنگونه که از زمان افلاطون رایج بوده، بهمنزلهی اندیشیدن به تغییرناپذیری و کلیتِ ذاتها تعریف شود، میتواند اتفاقافتادنِ ناگهانی و واقعبودگیِ رویداد را توضیح دهد؟ بحث خود را با این پرسش کلی آغاز خواهم کرد...
ادامه مطلب