آنکه نمیجنگد پیشاپیش شکست خورده است.
مروری بر فیلم «در نبرد»
[…] فیلم با جملهای از برشت آغاز میشود: «آنکه میجنگد ممکن است شکست بخورد ولی آنکه نمیجنگد پیشاپیش شکست خورده است». شروع فیلم با این جمله و پیشزمینهای که از فیلم قبلی کارگردان داریم تا حدی مشخص میکند ماجرای فیلم قرار نیست چندان از چارچوبهای حقوقی و سیاسی موجود فراتر رود. با این حال دقیقا با پایبند ماندن به همین عرصه و به سر حد رساندن همهی ظرفیتهای موجود و پذیرفتهشدهی حقوقی، اخلاقی و سیاسی است که فیلم نابسندگی مطلق آنها را عیان میکند و نشان میدهد چطور همهی این قوانین از یک طرف تلاش میکنند شکاف عظیمی را که در هستی اجتماعی انسانهاست پنهان و توجیه کنند و از سوی دیگر دستاندرکار منقادساختن سوژههایی هستند که دوام وضعیت کنونی بدون سرسپردگی آنها ممکن نخواهد شد. بدینترتیب اگرچه بخش اعظم ماجرا پای میز «مذاکره» بین طرفهای مشخص میگذرد، مسئله از نبردی جزئی و خاص بین کارفرما و کارگرانی مشخص فراتر میرود و میدان اصلی نبرد رؤیتپذیر میشود. جنگ، جنگِ بین افراد نیست. جنگی است که منطق سرمایه اقتضا کرده و چشماندازها و جناحبندیهای مختلف را رقم زده است.
اختلاف عمیق و درونی این چشماندازها از همان آغاز فیلم در جلسه بین نمایندگان خشمگین کارگران و اعضای هیئتمدیره شعبهی آژن کارخانه پرن خود را نشان میدهد. مدیریت کارخانه ضمن تکیه بر این ادعا که حاشیه سود شرکت پایین آمده و دیگر توان رقابتی برای ادامه کار را ندارند، مدام تاکید میکنند که ناراحتی کارگران را درک میکنند ولی آنها نباید تصور کنند که در جبههی مقابل کارفرمایان قرار دارند چرا که «همه در یک کشتی» به سر میبرند و حالا باید با صبر و آرامش در مورد این مشکل مشترک «گفتگو» کرد.
دریافت فایل پادکست «مروری بر فیلم در نبرد» نوشتهی مجتبی ناصری